چاپ سنگی نخستین بار کجا راه اندازی شد
در کدام شهر ایران نخستین بار چاپ سنگی راه اندازی شد
چاپ سنگی نخستین بار در کدام شهر ایران راه اندازی شد
تاریخچه چاپ سنگی در ایران
چاپ سنگی از اروپا به ایران راه یافت و نخستین بار در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بود که عباس میرزا نایبالسلطنه، محمد صالح بن حاج محمد باقر خان شیرازی معروف به میرزا صالح شیرازی را به مسکو فرستاد تا دستگاه چاپ سنگی را با خود به ایران آورد. این شخص دستگاه چاپ سنگی را به تبریز آورد و اولین چاپخانة سنگی را در ایران دایر نمود.
نخستین چاپ سنگی در تبریز، چاپ قرآن در سال ۱۲۵۰ هجری قمری و کتاب زاد المعاد در سال ۱۲۵۱ هجری قمری میباشد. در سال ۱۲۵۹ هجری قمری آقای «عبدالعلی» نامی اسباب چاپ سنگی را با خود به تهران آورد و در همان سال کتاب «تاریخ معجم» و پس از آن «پطر کبیر» را به چاپ رسانید. کتاب «حدیقةالشیعه» تألیف «مقدس اردبیلی» یکی دیگر از کتب چاپ سنگی است که در سال ۱۲۶۵ هجری قمری در تهران به چاپ رسیدهاست.
پس از آن چاپ سنگی در مدت کوتاهی در دیگر شهرهای ایران رواج یافت، به طوری که به مدت ۵۰ سال، یگانه روش چاپ در ایران محسوب میگردید. تا اواخر دورة قاجاریه هر چه در ایران به چاپ میرسید چاپ سنگی بود.
چاپ سربی در اوائل ظهور، به علت دشواری در چیدن حروف فارسی و غلط گیری و همچنین دقت و ممارستی که لازمه چاپ سربی بود، چندان رواجی نیافت، در حالی که هزینه نازل و سهولت کار با چاپ سنگی، این روش را در مدت کوتاهی بر چاپ سربی مسلط کرد. در چاپ سنگی نقاشان و خطاطان و خوشنویسان میتوانند با مرکب، هنر خود را در سرلوح، ترنج اندازی آغاز و انجام کتاب، و همچنین در تصاویر، به حد اعلای نفاست و زیبایی برسانند.
روش کار در چاپ سنگی
ابتدا مطالب یا تصاویر مورد نظر با مرکب مخصوص روی کاغذهای مشمّع مخصوصی که زرد رنگ بود نوشته میشد. بعد به مدت ۲۴ ساعت در داخل آب نگه داشته میشد و سپس روی سنگ مخصوص که قبلاً ساییده شده و حرارت گرفته و داغ شده بود برگردانیده میشد تا خطوط به روی سنگ انتقال یابند. سپس بر روی سنگ اسید نیتریک ریخته میشد تا محل خالی سنگ (یعنی اطراف نوشتهها) به اندازه یک میلیمتر حل شود و نوشتههای روی سنگ به صورت برجسته نمایان گردد.
سپس با غلتک، مرکب بر روی سنگ نقش میبست و با فشار یکسان و یکنواخت سنگ بر روی کاغذ، عمل چاپ صورت میگرفت. برای آن که در هنگام چاپ، مرکب چاپ اطراف نوشتهها و خطها را نگیرد از مخلوطی از آب و اسید و محلول صمغ عربی استفاده میشد. استادکار با قلم، جاهای خوب گرفتهنشده را اصلاح میکرد و به آن صمغ میزد تا برجسته شود. بعد از محکم کردن سنگ با تسمه بر روی ماشین چاپ، کارگر مرکب زن با یک غلتک، مرکب را آهسته روی لوح میمالید. کارگر دیگری به نام کاغذ گذار، ورق را با احتیاط روی سنگ میگذاشت.
چرم گذار با ورقهای از چرم ضخیم روی کاغذ را میپوشاند. این کار سبب میشد فشار وارد بر تمام سطوح کاغذ، یکسان باشد. دو نفر غلتک کش با حرکت غلتک و با یک فشار عمودی، عمل چاپ را انجام میدادند. کاغذ بردار، کاغذ چاپ شده را بر میداشت و لایه گذار، یک لایه میان ورقههای چاپ شده میگذاشت تا کاغذهای چاپ شده زودتر خشک شوند.
ماشین قادر بود ساعتی ۲۰۰ برگ چاپ کند و با هر سنگ هفتصد برگ چاپ میشد. در پایان، سنگ سابها سنگی را که یک بار از آن استفاده شده بود، از چاپ در میآوردند، آن را گرم میکردند و سپس با یک سمباده زبر به اندازه کف دست، آنقدر روی سنگ میساییدند تا نوشتهها کاملاً پاک شود. بعد از آن با اسید رقیق، آن را میشستند تا برای مرحله بعدی که شامل نوشتن، تیزاب کاری و… است آماده باشد.